نتایج جستجو برای عبارت :

من نمیتونم نشون ندم.

خودکارِ نشون شده‌،نیست.
خودکار نشون شده،شانس من برای ادامه امتحانات و درس خواندن بود.شیشه عمر کهکشانی‌من بود.حالا که گم شده،حس می‌کنم عمر من هم به سر آمده.
مثل همه قصه ها-یا حتی خدا را چه دیدی؟مثل غصه‌ها-که به سر می‌آیند.مثل دنیا.مثل مرگ دنیایمان.آن هم درست وقتی زندگی اطراف،ادامه دارد.
 
 
 
*حالا پست قبل به حاشیه نره.بخونید که جالبه و قابل تامل.#فتأمل
بی عدالتی با انسان چه می کند؟درسته،خشمگینش میکنه.دلت میخواد بزنی طرفو له کنی یا اگه امکانش نباشه یه چیزی بشکونی که چون در بیشتر وقت ها امکانش نیست نگه میداری تو خودت و سر یه فرصت نامناسب خالی میکنی سر یکی دیگه.بدترین کار ممکن،چون باعث میشه این چرخه ادامه پیدا کنه و بشیم یه جامعه ی ناسالم و پرخاشگر.فکر میکنم بهترین کار این باشه که در همون لحظه عصبانیت مون رو نشون بدیم.تجربه ی من نشون میده اگه در برابر بی عدالتی و فضولی و وقاحت دیگران عکس العمل
+ گاهی بذار فکر کنند کوری، اون وقت ذاتشونو بهت نشون میدن ، چون فکر می کنند کوری. گاهی بذار فکر کنند کوری، فکر کنند کری، اصلا بذار فکر کنند دیوانه ای ، آن وقت می تونی درون انسان ها رو ببینی. اما تو هیچ وقت درون خودت رو نشون نده.
از فیلم«شکارچی شنبه»
#دیالوگ_ماندگار
تجربه همیشه بهم نشون داده که زمان ک بگذره خیلی چیزا حل میشه. خیلی چیزا اهمیتشونو از دست میدن و دیگه یه ذره هم ذهنت رو مشغول نمیکنن. الانم همینه. بجای اینکه بخاطر یه موضوعی بال و پر بزنم و نگران باشم و  عصبانی بشم و فکر کنم و سعی کنم هی ب خودم بگم آدم باش، عاقل باش.. بجای اینا بزارم وقت بگذره و آدما چهره ی واقعیشونو بهم نشون بدن. بزارم دوره ی درمانش تموم بشه و به طبقه ی خاطرات منتقل بشه و خلاص:)
#پنج_داستان شامل پنج داستان کوتاه از #جلال_آل_احمد است.____________________#گلدسته_ها_و_فلک ، کنجکاوی یه بچه و دوستش رو روایت می کنه که می خوان برن بالای گلدسته های مسجد.#جشن_فرخنده ، دعوت پدر یک خانواده ی مردسالار رو به جشنی که قراره ۱۷ دی ماه برگزار بشه تصویر کرده.#خواهرم_و_عنکبوت ، تنهاییِ یه پسربچه با محیط اطرافش رو نشون می ده که درگیر ازدواج خواهرش و جداییش شده.#شوهر_امریکایی ، تفاوت زندگی مشترک ایرانی ها و غیر ایرانی ها رو می گه.#خونابه_انار ، لاشخور
علی از مهد اومده و نشسته رو به روی لب تاب کارتون میبینه.
نیم ساعت دارم صداش میکنم و میگم که لباسش رو عوض کنه.
علی جان لباست رو عوض کن مامان
پسرم لباست
گلم لباس
علی جان.....
حتی عکس العمل هم نشون نمیداد
اخرش گفتم کوثر میبینی علی دیگه نمیشنوه باید ببریمش دکتر
یه هو علی میگه من صداتو میشنویدم اما دارم کارتون نگاه میکنم وقت ندارم جوابتو بدم
و این گونه بود که بازهم به تماشای ادامه کارتون نشست و به حرف من هیچ عکس العملی نشون نداد
والا ما بچه بودیم اینا
دیروز جلسه‌ی اول کلاس گیتار با عری بود. نمیدونم ممد بفهمه چه واکنشی نشون میده. شاید بهتر بود قبل از اینکه با پشمینه پوش و خط مشکی هماهنگ میکردم بهش میگفتم ولی خب اتفاقیه که افتاده. پریروز سر یه موضوع کوچیک واکنش بدی نشون داد. با گذشته‌ای که اتفاق افتاده حق داره به راحتی شک کنه ولی نه در مورد من اخه! تنها چیزی که برام مهمه اینه که خوب جدا شیم. چند سال دیگه که به روزای دانشگاه نگاه میکنه از یه نفر حس خوب بگیره. ترجیحا اون ادم من باشم :) حالا گذشته ا
توو ی جزوه ی مکانیک سماوی یه تمرین هست، نوشته اول نشون بدین وجود غبار اطراف خورشید چه پتانسیلی رو ایجاد میکنه، بعدش برین نشون بدین که این اختلال باعث ایجاد تقدیم حضیض سیارات میشه! :/
حالا من :/ فقط اگه بگه هامیلتونی خورشید و زمین رو بنویس میتونم بنویسم، اونم نه از این درس ها... اونو از مکانیک تحلیلی بلدم :///
واقعا نمیدونم چیم شده بود که این درس رو برداشتم. یه مشت معادله ی خیلی سخته که اثباتش به عنوان تمرین به دانشجو واگذار شده.
SH:می شه تلفن زد برادر؟
M:تلفن؟
SH:جان یه دختر داره شاید بخواد باهاش خداحافظی کنه.
این دیالوگ نشون می ده که شرلوک چه قدر به فکر رزی،دختر جان،هست.حتی وقتی که جون خودش در خطره به فکر خداحافظی جان با دخترشه. :)
به نظرتون این دیالوگ نشون دهنده ی میزان ارزش رزی برای شرلوک نیست؟به نظرتون نشون نمی ده که شرلوک چه قدر رزی رو دوست داره؟
خیلی دیر فهمیدم که باید با زور با خودم رفتار کنم.دیگه بسته‌ی اینترنت نخریدم واسه گوشیم.اینستا رو هم دی‌اکتیو کردم.کلش رویال هم که از قبل پاک شده بود...و الان اوضاعم بهتره.باید توییتر رو هم پاک کنم...- همچنان تلگرامِ لعنتی رو نمی‌شه پاک کرد...- همه فکر می‌کنن من خیلی درس‌خونم. یه برنامه‌ای رو گوشیم نصب کردم که نشون می‌ده در شبانه روز چند ساعت صفحه گوشیم روشن بوده. حدس می‌زنین چند ساعت؟ ۸ ساعت! حداقل ۸ ساعت! هر روز هم همینه. روز تعطیل که حتی بیشت
 من کلا امار یه عده رو نگه میدارم چون به قضاوت در اینده کمک میکنه
حسودها گروه اول هستن
فضول ها گروه دوم هستن
کسایی که تو براشون خیلی مهمی ولی به هر دلیلی سعی میکنن زیاد نشون ندن که تو براشون مهمی
در این راستا حتی از تحقیرکردنت هم استفاده میکنن!
من خیلی دوست دارم بدونم عاقبت این ادمها چی میشه.
مثلا این وایتها یا کسایی که از کالچر اونها بیرون اومدن خیلی محافظه کارن
تو و صد نفر دیگه براشون مهمی
فقط دوست ندارن نشون بدن که تو مهمی براشون
ظاهرا بی مح
امسال سر سال تحویل بترکونید...برای امام زمانتون دلبری کنین...
نشون بدین که عاشقشین....نشون بدین که منتظرشین...
نشون بدین که بی قرارشین....
در هر صورت یه جوری باشه که اونقد سر سال تحویل به
 یاد آقا باشین که ایشون هم به یادتون باشن...
البته آقا همیشه هوامونو دارن....و همیشه
به ما فکر میکنن...
آقای رائفی پور میگفت اصلا سال که داره تحویل میشه
 وسط دعای فرج
اللهی عظم البلاء باشیم....
آقا داره میاد آی ملت....جا نمونین....زیر لگد دشمنش بیدار نشین....
آی ملت....آاااا
اخه تو شعور داری؟ تو چیزی حالیت میشه؟
دریغ از سر سوزنی که یاد بگیری به علایق بچه ت احترام بذاری! درررریغ!!!
مگه خونه جای کارای مزخرف توعه؟ که ما باید ساکت بشینیم هیچ کسم باهات حرفی نزنه تا جنابعالی به کارات برسی؟ #پررو_جماعت!
برگشتی به محمد میگی (البته گفتن که نه، با اون حالت مسخره ی همیشگیت ) که عکس اینارو به من نشون نده، البته گفتی عکس این سگا رو به من نشون نده ! 
قبلشم اومده بود با یه دبه تنبک بزنه که گفتی برو یعنی چی این کارا...
الهی که بمیری و د
اگه شوهرت دوستت باشه دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه ولی اگه دنیا دوستت باشه شوهرت دشمنت باشه فایده نداره
_جاری جاریو زرنگ میکنه...هوو هوو رو خوشگل. 
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...وجاریها تو کارو تلاش از هم پیشی میگیرند
_همیشه نصفتو به شوهرت نشون بده نصفتو نشون نده یعنی همه چیزتو به شوهرت نگو
_همیشه پوستو بشکاف پولتو بزار توش 
یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش
دانلود آهنگ غمگین و احساسی زیبا به نام بزار این دلم دوباره با نگاهت نفس بگیر از محمد نجم (عالیترین کیفیت ممکن mp3)
/////حالا که آتیش عشقت سوزونده نبض قلبمو کاش میذاشتی که میگفتم از ته قلبم حرفمو/////
/////زندگی برای من بدون تو پایان عمرم هر دمی با نفست زنده شدم نباشی مردم/////
/////دستاتو تکون میدی دنیارو نشون میدی انگاری که به دنیا دست رد نشون میدی/////
/////عشقت عاشقم کرده اینو حس من میگه زندگی کنار تو بوی خوشبختی میده/////
/////بزار این دلم دوباره با نگات نفس ب
گفت تمام این سالهایی که همسرش بودم حتی منو یکبار نبوسیده یا قربون صدقه م نرفته. ولی وقتی که داره با رفقای کوهش یا همکارهاش حرف میزنه با خودم میگم کاش منم یکی از همین خانومهای گذری زندگیش بودم و این همه محبت ازش می دیدم.
گفت گاهی عکس یکی از همکارهاش یا دوستاش رو نشون میده میگه نگاهش کن  چه هیکل و صورتی داره.
گفت بهم میگه من فقط با تو بداخلاقم. این یعنی اخلاقم تقصیر تو هست که بده. ببین چقدر بقیه زنها رو دوست دارم؛ قبول کن تو یه عیبی داری...
گفت وقت
متن آهنگ حامد همایون نارفیق
متن آهنگ حامد همایون به نام نارفیق
Hamed Homayoun Naa Refigh

من که درداتو بغل کردم براتدستمو تا ته عسل کردم براتمن که بارونی شدم دور و برتاما خورشیدو گرفتم رو سرتای دلیل گریه ی رو گونه هام رفتی بالا اما از رو شونه هامفکر میکردم مثل جون بودم برات اما نه من نردبون بودم براتمن کنار هیشکی دردم کم نشد من رفیقامم عوض کردم نشدهمه ی یک جوری نشون دادن بدن اونا که دورم بودن دورم زدنمن کنار هیشکی دردم کم نشد من رفیقامم عوض کردم نشدهمه
نمیدونم چرا حس میکنم حوصلمو نداره
رفته خونه و بنظرم شاده و داره کارایی که دوست داره رو با آدمایی که دوست داره و عاشقشونه انجام میده
ولی خب اینا دلیل این نیست که شاد باشه
شاید هم با من صادقه و ناراحتی شو نشون میده
و شاید این که ذوق میکنم برای کار جدیدش و خب دوست نداره نشون بده و من اصرار میکنم باعث میشه نخواد صحبتو ادامه بده و حال خوبش از بین نره
همیجوریش هم این دانشگاه کوفتی ناراحتش میکنه
هر چی که هست برای کاراش یه دلیلی داره
ولی این که من اجاز
دیگه تقریبا همه درباره ویروس کرونا ، از رسانه ها و یا تلوزیون چیزهایی شنیدیم و میدونیم . حالا فیلمی هست به نام Contagion 2011 ( کلیک )  
این فیلم درباره شیوع نوعی بیماری شبیه به کرونا هست که ژن بیماری از ترکیب خفاش و خوک هست و اخر فیلم نشون میده که مثلا یه خفاش بیمار میره یه موز رو به دندون میکشه و صاف میره تو مزرعه پرورش خوک و بخشی از موز ار دهنش میفته تو زمین و یه خوک صاف میره اون تکه موز رو میخوره و ظاهرا ژن بیماری از اینجا ترکیب میشه و بعدا گوشت اون
خلاصشو بگم. با دیدن یه عکس پروفایل ساده دلم براش تنگ شد. برا دماغش، که کجه، برا لباش، لبخندش لبخندش... آی خدای من :) رنگش. رنگ شخصیتش. برا صداش. برا احمق بازیاش. برا همه بدبختیایی که سرم آورد :) برا اندامش. خودش که نمیدونه هنوزم. حالا که زمان گذشته دلم برا عوضی بودناشم تنگ شده. من همینقدر خرم. همیشه هم بودم. با یه عکس ساده دوباره دلم خواست دستشو تو دستم بگیرم، رومون به آسمون باشه و بهش ماهو نشون بدم بگم میبینی؟ داره میتابه که تو روشن تر بشی، بتونی خو
در یک هفته ی پیش سه تا فیلم دیدم که جایزه های بزرگی گرفته بودن:
اول کتاب سبز green book، یک فیلم فوق العاده از  تبعیض نژادی و نژاد پرستی که ماشا الله تو ایرانم کم نیست، من خودم چون شهرای مختلف درس خوندم همیشه متوجه بودم آدمای جاهای دیگه از هر قشری مذهبی، روشنفکر و ... نسبت به قومیتم واکنش خوبی نداشتن ... این فیلم رو توصیه می کنم که جایزه ی اسکار هم گرفته ... 
دوم فیلم شکل آب the shape of water که بازم جایزه ی اسکار گرفته ولی میتونست قشنگ تر ساخته بشه. فیلمی که ی
یکی از خصوصیات رفتاری عجیب و غریب من اینه که توضیح می دم ، حالا توضیح
دادن که چیز بدی نیست ولی الان بازش می کنم که بفهمی چرا نباید بعضی وقتا
توضیح داد .
من از جهت تفکرات ذهنی با بچه های انبار فرق می کنم و حداقل در ظاهر به یک سری چیزها مقیدتر هستم !
بچه
های انبار گاهی اوقات به مهدی که یکم ساده هست ظلم می کنن ، سرش دادن می
زنن و حتی گاهی اوقات می زننش ! برای من هم خیلی اذیت کننده هست که چرا
اینطوری سرش در میارن ! اکثر اوقات چیزی نمی گم و خودم رو به بی
سلام من اینسانوسم در سرزمین عجایب
یه پسر دیوونه
بین آدمای کورو لالو کر 
آدمایی که کورکورانه فقط دارن حرکت میکنن 
آدمایی که بدون فکر کردن، میمیرن
آدمایی که از حقیقت میترسن 
آدمایی که ادعا میکنن میفهمن
آدمای غرق شده در توهمات
آدمای توهم پرست 
آدمای حزب بادی
آدمای یهویی
آدمای وارونه
و بقول خودم
آدمای شِلتِن
من اینسانوسم کسی که همه چیزای اطرافشو (حتی کوچیک ترینش) میبینه می‌فهمه حس می‌کنه ولی خودشو بی تفاوت نشون میده طوری که انگار نفهمه !
من ن
بسم الله 
امروز رفته بودم پارک بانوان ورزش کنم. دو سه تا خانوم نزدیک به من ایستاده بودن و صحبت میکردن. مکالمه شون برام جالب بود:
- کرونا هم که وارد ایران شده 
+ عه؟ کی گفته ؟ 
- وارد شده . تلویزیون نشون داد 
+ من ندیدم . واقعا تلویزیون گفت؟ 
-تلویزیون که چیزی نشون نمیده بابا ( من : :| . جمله قبلیِ گوینده : | ) 
+ حالا کدوم شهر اومده؟ 
- نمیدونم کجا بود فقط میدونم اومده
+ هیچ کاری هم نمیکنن اینا. باید پیشگیری کنیم. میگن ده دیقه (:| ) باید دستتو بشوری هر دفعه
 
عجیب نیست؟
از من میخوان از استاد تشکر نکنم
از من می خوان خودم نباشم و لطف استاد رو بی جواب بذارم
از من میخوان فیلم بازی کنم و خودِ واقعیم رو نشون ندم!
مسخره نیست؟؟
اینکه تشویقم میکنن به ندیدن و نگفتن و پنهان شدن...
از این آدم ها فاصله بگیرین...فاصله بگیریم!
.
مجبور شدم به بچه ها قول بدم از اساتید تشکر نمیکنم...واقعا مسخره س! 
سلام
من مدتیه نشون کرده یه آقا پسر هستم که دو سال پیش با هم در ارتباط بودیم، خودش پسر خیلی خوبیه ولی مامانش خیلی به من حسادت میکنه، فکر میکنه من اومدم باهاش رقابت کنم، یا پسرش رو ازش بگیرم. 
کاملا ظاهر حفظ میکرد و اصلا نشون نمی‌داد با من مشکل داره و با رضایت کامل اومدن خواستگاری من. تا اینکه خیلی اتفاقی به این موضوع پی بردم. مامان شون پشت سر من به پسرشون از من بد میگن حتی میگن چرا کم محلش نمیکنی پر رو میشه، یا دختره لوسه و فلانه. 
پسرشون تا حالا
سلام
پیشاپیش از این که وقت میذارید ممنونم.
من با خواستگارم حدودا چند ماهی هست که بصورت تلفنی با اطلاع خانواده هامون برای شناخت بیشتر در ارتباطیم. من یه چیزی رو هنوز به ایشون نگفتم اونم اینه که من روی شست دست چپم یه لکه عروقی یا همون ماه گرفتگی دارم که کسانی که دارن میدونن نه درد داره نه حتی علت ایجادش پیدا شده و نه ارثی بودنش اثبات شده!
و چون فقط روی شستم هست میتونم (به لحاظ شرعی) به خودشون نشون بدم منتها خجالت میکشم.
از این که چه واکنشی نشون می
چطور گذشت؟
 
بالا و پائین زیاد داشت ولی خوب بود 
خدا رو شکر
 
خوب آدم ها خودشون رو نشون دادن و خوب راه نشون داده شد ...
 
بی شک شهادت حاج قاسم و بالتبع تشییع جنازه بی نظیر در تاریخ سردار سلیمانی که هنوزم با یادشون اشک تو چشمام جمع میشه مهم ترین واقعه امسال بوده؛ من از چهار راه ولیعصر تا میدون آزادی اومدم و ندیدم کسی رو که از سر خلوص و از ته دل غصه دار نباشه...
 
از اون ور همین شهادت خیلی ها رو دگرگون کرد، خیلی تاثیر داشت مخصوصا روی خودم؛ خدا رو شکر!
والا تجربه نشون داد به ما پسرا هم کمتر از دخترا پیچیده نیستن.
بهترین شون تو شغلشون عالین و ممکنه حتی نذارن شما یه صندلی جابجا کنین.
نمونه ش هم همون آدم بی مزه که قبلا گفتم.
و بعد خب شما میگین واووو چه جنتلمن. ولی وقتی تو رابطه میرین میبینین که اش دهن سوزی هم نیستن و مث سگ پاچه میگیرن.
این کامی ۱۰۰۰۰ تا دختر دنبالشن. با همشون هم اوکیه.
کلا با همه اوکیه
 
و من اگه اگه بخوام وارد رابطه بشم و این غلطو بکنم گور خودمو کندم.
بچه ها یه نظر سنجی میخوام بذارم
یه فیلم جنگی و ظاهرا بر اساس زندگی واقعی یه شخصی به نام پتون هست که در جنگ جهانی دوم فرمانده نیروهای امریکایی بوده
این فیلم مخصوصا اگر شما پسر باشین و سربازی رفته باشین و از نظامی بودن چیزی بدونین خیلی وارد مسائل نظامی میشه و شما رو از فیلم بودن جدا میکنه و اصلا دیگه به این فکر نمیکنید که این فیلم
میگن هم براساس داستان واقعی هست ولی اگه از من میشنوید اصلا بر اساس داستان واقعی نداریم همه رو تحریف میکنن و بس
خلاصه نشون میدن که ایشون فرماندهی نی
یه فیلم جنگی و ظاهرا بر اساس زندگی واقعی یه شخصی به نام پتون هست که در جنگ جهانی دوم فرمانده نیروهای امریکایی بوده
این فیلم مخصوصا اگر شما پسر باشین و سربازی رفته باشین و از نظامی بودن چیزی بدونین خیلی وارد مسائل نظامی میشه و شما رو از فیلم بودن جدا میکنه و اصلا دیگه به این فکر نمیکنید که این فیلم
میگن هم براساس داستان واقعی هست ولی اگه از من میشنوید اصلا بر اساس داستان واقعی نداریم همه رو تحریف میکنن و بس
خلاصه نشون میدن که ایشون فرماندهی نی
چقدر بعضی آدم ها بدبخت هستن اما به نظر من..
چه دلیلی داره که هیچوقت خونه من نمیاد؟نه واسه عیدی،نه وقتی میریم مسافرت،
بعد ازونور خونه بقیه شون زود پا میشه می‌ره..تا الان فکر میکردم با همه اینجوریه الان فهمیدم نه بابا! فقط با من اینجوریه!
درهرصورت ارزش وجودی خودشو بهم نشون میده که همینقدر به اون و خونواده اش احترام بذارم.
ازون ورم خانوم س فک کنم خوشش نمیاد بریم خونه اش.هرسری با یه بهونه ای،
شوهرش میپیچونه.اونم بهونه دروغ.اینسری که دروغش قشنگ لو
امروز روز معلم و من این روز رو فقط به یکی از استادام تبریک میگم. همون کسی که منو از سردگمی درآورد و راهو بهم نشون داد. بهم یاد داد روش درست زندگی کردن چیه. من هرچی دارم از ایشون دارم. چقدر دنیام قبل از استادم متفاوت و پوچ بود. الان که فکر میکنم میبینم چقدر گمراه بودم. بلد نیستم قشنگ بنویسم اما دلم میخواد با تمام وجودم بگم چقدر خوشبختم که شاگردش شدم. یکی از شانسای بزرگ زندگیم بود. هیچوقت فراموش نمیکنم چی بودم قبلش چقدر گمراه بودم. اون واقعا یه است
 
کاش کسی جایی منتظرم بود.
درسته این ، عنوان یه کتابه ولی واقعا وقتی رسیدم تهران این چیز در ذهنم عبور کرد. 
اینکه کسی جایی منتظرت نیست خیلی نگران/ ناراحت  کننده است.
نمیدونم تا کی خداوند به ما هم گوشه چشمی نشون میده ؟! اصلا نشون میده ؟!
نمیدونم :|:(
توکل به خود خدا...
 
یه سری مشکل و درگیری دارم این روزا، برا اروم شدن دل هممون پلاس اعصاب خط خطیمون ممنون میشم دعا کنید:دی
دلم اتفاق خوب میخواد،
مثلا سیستمای دانشگاه یه هفته خرااب شن راحت شیم
یا بستنی شکلاتی خصوصا اون قیفیایی که نزدیک حرم امام رضا(ع) شبا بعد افطار تو سرما میخوردم
یا پیتزا پر پنیر
یا مثلا کادو بگیرم
یا مثلا ازین کیکایی اینستا نشون میده برش میدن از وسطش یه عالمه شکلات روون میشه ازونا بخورم
مثلا هوا خنک و بهاری بشه
یا مثلا کادو بگیرم.. خب میدونم گف
یک آدمی رو تصور کنید که وقتی ازش تعریف میشه هیچ عکس العمل خاصی از خودش نشون نمیده. نهایت لبخند بزنه وقتی ازش انتقاد میشه بازم هیچ عکس العملی نشون نمیده و تشکر میکنه . اغلب خستس و حوصله ی هیچ کس رو نداره . برای فراموش کردن مشکلات خودش به مشکلات بقیه گوش میده. در بیان کردن احساسات خیلی ضعیف برخورد میکنه ... اغلب کم میاره در جواب بعضی سوالات توی موقعیت های مختلف دقیقاً چی باید بگه ! خیلی ساکته ... جدیداً داره بد قول میشه البته سعی میکنه با بد قولیش به
اینکه امروز آخرین روز امتحانات بود به خودیه خود یه اتفاق فراموش نشدنی محسوب میشد ولی...
امروز امتحان شیمی داشتم:) اول جلسه ی امتحان که نشسته بودم سرجام حواسم به توضیحات مراقب نبود و داشتم به پشت سریم با تعجب می گفتم که یوتیوب تو چینم فیلتره(واقعا نمی دونستم:) 
بعدم که امتحان شروع شد یه عالمه خوشحال شدم چون برگه ی چک نویسی که بهمون داده بودن خیلی بزرگ بود. از همون برگه هایی بود که تو ابتدایی برای امتحان املا می خریدیم. خلاصه اینکه خوش خوشک بالای
دانلود آهنگ جدید علی دقان راهی نشون بده
دانلود آهنگ علی دقان به نام راهی نشون بده کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده راهی نشون بده با صدای علی دقان از جوان ریمیکس
Download New Music Alideqan – Rahi Neshoon Bede

آهنگ جدید علی دقان منتشر شد.
جدیدترین ساخته علی دقان، راهی نشون بده نام دارد.
موزیک را هم اکنون می توانید با کیفیت بالا دانلود نمایید.
در صورت بروز هرگونه مشکل با ما در ارتباط باشید.
متن آهنگ راهی نشون ب
وقتشه اون روی قویم رو نشون بدم.
راستش بعد از کسب تجربه راجع به تظاهر کردن که تو پست های قبلیم راجع به بهش صحبت کرده بودم،به این نتیجه رسیدم که صحبت از تظاهر نیست و یحتمل جریان از این قراره که هرکسی دو بعد اصلی قوی و ضعیف داره که در طول زندگیش،با توجه به شرایط و اتفاقات،در نقاط مختلفی بین این دو بعد قرار میگیره.گاهی بعضا بعد از ازدواج به بعد قویترشون نزدیک میشن.یا ممکنه همراه با والد شدن ،قوی تر بشن و یا حتی وقتی که عزیزی رو از دست میدن.و یا حتی ه
*تلفن زنگ میخورد...*
 
من: الو... سلام دایی
دایی: سلام سلام... زود بزن شبکه فارس زووووود باش!
من: برای چی؟
دایی: تو بزننن!
من: خو برای چیی؟
دایی: شهر موش ها داره... شهر موش ها!
من: واقعا؟ صبر کن الان به نیلو میگم بزنه...
دایی: زود باش زووووووود...
من: نیلو نمیذاره میگه میخوام پویا نگاه کنم
دایی: یه جوری راضیش کن دیگه... اممم کار دارم خدافظ!
من: خداحاااافظ.
 
*پس از تلاش های خستگی ناپذیر بلاخره ابجی را راضی کرده و شبکه را به شبکه فارس تغییر میدهیم*
 
من: عه! اینکه
قبل تر ها نسبت به همه چی واکنش نشون میدادم.عید یلدا تولدم فوتبال و..
و سریع پست میگذاشتم تو اینستا..بعدتر تو توییتر
یک سالی هست که همه چی بی اهمیت شده.برای سال تحویل و تولدم به استوری بسنده کردم..دربی را بردیم و واکنش نشون ندادم نه با کسی کل انداختم و نه هیچی که یکی از همان استقلالی ها تعجب کرده بود ازین قضیه |:
این چند روز که تایم لاین توییترم تو دو موضوع دو طرفه شده 
یکی طرفداران انصاری فرد و کالدرون که به شدت هم دعوا راه افتاده و دیگری مخالفان و
بسم الله الرحمن الرحیم
همه چیز از یه کلیک اضافه شروع شد. یه کلیک که عکسا رو روی نقشه نشون می داد. نشون می داد که تو هر لوکیشنی چندتا عکس داری؛ بعد دل من راهی شد با نقشه... رفت کربلا، رفت نجف، رفت وان، رفت استانبول... بعد هی رفت و رفت و رفت و رفت و ... (چقدر طولانی بود) تا رسید به نیویورک؛ به فیلادلفیا... 
یه فاصله آبی رنگ خیلی بزرگ بینمون بود... یه فاصله ای که وحشت انداخت توی دلم... به خودم اومدم دیدم اشکام داره از چشمام می جوشه...
 
پ.ن: کافیه کمی قبلترش نش
متن ترانه رامین روزبه به نام ماهی تو

آخ ک چقد ماهی توقسم به چشای تو نفسم میره برات جونو دلم فدای توآخ ک چه خوبه دارمت به دلم میسپارمت شبو روز بهت میگم عشقم تورو دوس دارمتیک دل نه صد دل عاشقت شدم میدونی عشق داءمت شدم میخوام ک هروز با تو بخندم رو هرکی به جز تو چشامو ببندم نشون من به این نشون تو هک شدی تو این دلو جون ندیدم کسیو مثه تو سرتاسر این کهکشون دردای تو برای من دارو ندارم برای تو گوش بده تو به حرف من هر روز اینو میگم به تویک دل نه صد دل...
 
من
امروز زنگ آخر یکی از بچه های کلاس دوم ابتدایی تو کلاس تا میره اجازه بگیره بره دستشویی، نمی تونه خودشو کنترل کنه و شلوارشو خیس می کنه. زنگ میزنن مادرش براش شلوار بیاره. مامانش میاد و قشقرق به پا می کنه. فحش و عربده و درگیر شدن با معلمش که چون تو اجازه ندادی بچه بره دستشویی این وضعیت پیش اومده. در حالیکه معلمش می گه دخترت اصلا اجازه نخواسته. خلاصه زنگ آخر مامان بچه یه بلوایی درست کرده بود که تمام مدرسه فهمیدن چی شده و مامان همینجور که حق به جانب د
شادی عبدوالوند،برای اولین بار تونست برنز مسابقات جهانی اتفرادی بسکتبال رو کسب کنه...
فیلم مسابقشو که دیدم خودمو جاش گذاشتمو گفتم:تو باید برسی به این نقطه،که نشون بدی میشه
باحجاب هم مسابقه داد و جزو سه نفر اول جهان شد...باید به همه نشون بدی که دخترای ایرانی
چیزی از بقیه کم ندارند و توی این سالها که اجازه ی مسابقات بین المللی نداشتند(به خاطر
حجابشون) کاملا آماده بودند تا توی رقابت ها مقام های فوق العاده کسب کنن.
تیم ملی ایران،منتظرم بمون
دارم م
چند روز پیش  نامزد ازم میخواست کاری انجام بدم (میخواست جایی برم )خیلی زیاد اصرار میکرد اخرش از در شوخی و قلدری وارد شد که باید انجام بدی ،اما قبول نکردم و گفتم نه ... دیگه چیزی نگفت  و اصلا حرفشو نزد اما معلوم بود خیلی ناراحت شده ولی بروی خودش نمی اورد تا اینکه منم فکر کردم کلا بیخیال شده و یادش رفته ....تا دیشب که گفت:صبا خیلی دوستت دارم ،درکم کن
گفتم:منم دوستت دارم ،درک میکنم 
گفت:مطمئنی دوستم داری؟؟
گفتم: مگه شک داری؟
و جریان چند روز پیش اشاره
اینقدر وقتش رو صرف نشون دادن و ثابت کردن خودش  کرد که فراموش کرد بهش بگه دوستش داره.
اینقدر زمان گذاشت رو گفتن دوستت دارم و حرف های شاعرانه که فراموش کرد طرفش رو بشناسه و درکش کنه.
اینقدر اصرار داشت که دنیای متفاوت خودش رو نشون بده که یادش رفت از شباهت ها حرف بزنه.اینقدر حواسش به رقبا و از سر راه کنار زدنشون بود که فرصت نکرد حجم رابطه رو سنگین تر کنه. 
اینقدر به دهن های مردم نگاه کرد که فرصت نکرد به قلب خودش نگاه کنه. 
جریان از چه قراره؟
اقا من دسته بیستوریم مشکل داره و نمیتونم ازش استفاده کنم و هی پشت گوش انداختم که برم عوضش کنم
امروز رفتم از تنکسین اونجا گرفتم حین کار خورد توی دستمویه خون "ریزی" اومد و تموم شد منم زیرشیر اب شستمش(البته زمان زیادی دستم زیر اب بود)
خلاصه چون بچه های اونجا که برای مریض کار میکنن امکان داره از این استفاده میکردن(شاید البته) یکم ترسیدم و خب به جز مامانم به کسی چیزی نگفتم
الان یه استرس ریزی دارم نکنه هپاتیت؟
برم ازمایش بدم یعنی؟
صبح زود، از روستا که گذشتیم، خودش راه افتاد دنبال‌مون. مسیر رو بهمون نشون می‌داد. هر چند که ما نیاز نداشتیم کسی راه رو بهمون نشون‌ بده. اما به هر حال همه واسه‌ش ذوق می‌کردند و متعاقباً اینم هی خودش رو می‌مالید بهشون تا اونا نوازشش کنند. نزدیک من که می‌شد، کف کفشم رو مانع می‌کردم که بیشتر از این بهم نزدیک نشه. تو چشماش نگاه می‌کردم و بهش می‌گفتم که ازش خوشم نمیاد. حتی یه چندباری هم پارس کردم تا بفهمه چه سگی هستم. بعد از ظهر بارون قطع شده بود
یه روزهایی هست 
وقتی اسمون ابی رو نگاه میکنی همراه با ابرهای سفید و پنبه ای 
دلت میخواد میون این اسمون پرواز کنی و نفس عمیق بکشی 
با یه لبخند بزرگ وجود سرشار از نشاط خودتو نشون بدی
خلاصه دلت میخواد جیغ بزنی، بپری و این شادی رو با عالم و ادم قسمت کنی:)
یه روزهایی هم هست آسمون همون آسمونه
با همون ابرهای پنبه ای کوچولو کوچولو
ولی نه پای پریدن داری
نه پر پرواز
دیگه حتی یدونه تاپ تاپ قلبتم برات میشه یه کار سخت
ولی رفیق 
قسم به همون آسمون
قسم به  قلب
توانایی ارتباط با دیگران حقیقتا مغز رو در حالت های چالش با انواع شرایط قرار میده.موفق هم کسیه که بتونه خودش رو در تمام شرایط کنترل کنه. هر آدمی از میلیاردها سلول تشکیل شده که این سلول ها با تنش ها بر اساس ژنتیک و محیطی که درش قرار میگیرن واکنش نشون میدن( که تو این دوره ی ما تنشا کم نیست و روزانه با انواع مختلفی از اونا سر و کار داریم!). پس واکنش های ما بر اساس خیلی فاکتورهای دخیل با هم متفاوته که در مواردی افراد حساس تر رنجش بیشتری میبینن و اثرات
من به شخصه عاشق کریستوفر نولان هستم
ولی بنظرم زیاده روی میکنه
و اینم مثل فیلمای دیگه اش که تو رو وارد یه دایره میکنه که هر چی بهش فکر کنی تموم نمیشه و با اینکار مثلا میخواد خودشو گنده نشون بده و بگه من شاخم
ولی فیلمی که انتها نداشته باشه واقعا دلیل بر تبحر تو نیست
اینکه فقط سعی کنی بیننده رو گیج کنی و طرف چون نفهمید هیچی بگه واااااااااااااااااااااااااای طرف عجب کارگردان خفنیه
و خب ازون دسته فیلمایی که قدیمی میشن و بدرد همون سال 2006 میخوره این
من به شخصه عاشق کریستوفر نولان هستم
ولی بنظرم زیاده روی میکنه
و اینم مثل فیلمای دیگه اش که تو رو وارد یه دایره میکنه که هر چی بهش فکر کنی تموم نمیشه و با اینکار مثلا میخواد خودشو گنده نشون بده و بگه من شاخم
ولی فیلمی که انتها نداشته باشه واقعا دلیل بر تبحر تو نیست
اینکه فقط سعی کنی بیننده رو گیج کنی و طرف چون نفهمید هیچی بگه واااااااااااااااااااااااااای طرف عجب کارگردان خفنیه
و خب ازون دسته فیلمایی که قدیمی میشن و بدرد همون سال 2006 میخوره این
هیچ وقت عادت نکردم که نوت های خوانایی بنویسم ، یعنی اگر‌ خلاصه برداری داشته باشم از سخنرانی ها که تقریبا امکان نداره کسی جز خودم بتونه بخونه!!به طرز عجیبی از گوش دادن سخنرانی فرار میکردم ، یک دفتر پیدا کردم که برای سفر اخیرم به مشهد بود ، و مابین نقاشی های کاف کوچولو یهو دیدم دست خط کنم هست ، اولش تعجب کردم که این چیه و دیدم بعله خلاصه برداری  یک سخنرانیه ، یک بار دوبار سه بار میخونمش و باز مغزم رفته پی خودش ، هر چی تلاش کردم که از دیشب ساکت بشه
 
حالا وقتشه درمورد خودتون بیشتر بدونید دوستان
با این وب همراه باشید تا با خصوصیات خودتون و اطرافیان آشنا بشید...میخوای حتی آینده رو بهت نشون بدم؟!
چطوری؟
فقط تاریخ تولدتو بهم بگو آسمون خودش بهم نشون میده چه سرنوشتی در انتظارته
http://horoscope.blog.ir
 
 
 
 
 
بعضی وقتا بعضی آدما، یه کارایی میکنن که عجیب توی ذهنت خراب میشن، یعنی با خودت می گی همه ی کارای رو مخش به کنار، این یکی به کنار... و البته این تقصیر خود منه، چون ظرفیت و جنبه ی اون شخص رو اشتباه سنجیدم، از روی احساسم سنجیدم و اونو به یه شخص والا توی ذهنم تبدیل کردم، در صورتی که این طور نیست، اون فرد خود رو اعصابش رو نشون داد. می دونید، اصلا باورم نمیشه یکی انقدر بی جنبه باشه، باشه بابا فهمیدیم نباید روت به عنوان بهترین معلم و دوست داشتنی ترین معل
امروز از یه موضوع بینهایت ناراحت شدم
من کلا دوتا مریض داشتم ولی خب هرکدوم دو سه تا عکس داشتن
مریض اولم تنهایی دوتا عکسشو گرفتم و تکرار نخورد
مریض دومم3تا عکس از قدام داشت که منشی بخشمون گف با یکی از همگروهیات برو ، من دوتا عکس از این مریض رو گذاشتم که یکیش تکرار خورد و همگروهیمم اون یکی رو گذاشت که از اونم تکرار خورد
روال کار اینجوریه وقتی عکس تکرار میخوره باید استاد بیاد کنارمون ..خب دوباره هرکدوممون یه عکس برداشتیم اینبار خداروشکر عکس من خو
سلام
ممنون میشم دوستان بخونن و راهنمایی کنن مخصوصا دخترا
پسریم 23 ساله. ترم چهار دانشگاه توی یکی از کلاس ها یه دختر رو دیدم که ازش خوشم اومد (خیلی خوشگل و مغرور بود)، یه مدت بهش نشون ندادم که ازش خوشم میاد اما بعد یه ماه و اینا با نگاه و رفتارم نشون دادم که ازش خوشم میاد و اونم فهمید. 
از اون به بعد اونم با نگاه و رفتارش یه جورایی نشون میداد که اونم ازم بدش نمیاد، من میخواستم از علاقه ی اون نسبت به خودم مطمئن شم بعد برم جلو که بعد یه مدت مطمئن شدم ا
خروسه کجاست؟رو پرچین
چی داره؟تاج چین چین
بالش رو هی تکون می‌دهبه این و اون نشون می‌ده
می‌گه که خوش به حال منرنگین کمونه بال من
هم قوی، هم قشنگمهیچ کس نیاد به جنگم
بعد چی می‌شه ؟می‌خونه تا خسته می‌شه
وقتی می‌آد به لونهنمونده آب و دونه
۱ - بر طبل شادانه بکوب، یار پسندید مرا. 
هرچند که ح. من ُ توی یک مخمصه‌ی جدید انداخت، ولی ارزش‌ش ُ داشت. 
 
 
۲- روش‌های تربیتی صددرصد موثر.
برادرم به م. که نه‌سالشه، می‌گفت که توی کارتون «پاندا کونگ‌فوکار» بازی کرده و استاد شیفو هم به‌ش هنرهای رزمی ُ یاد داده. م. هم می‌گفت «اگه راست می‌گی، چرا تا حالا نشون‌ت ندادن؟» من‌م گفتم «هنوز وارد داستان نشده؛ توی قسمت‌های آینده نشون‌ش می‌دن.» باور کرد.
امروز هم ناخن‌هاش، اندازه‌ی ناخن‌های من ش
فکر کنم  چند قسمت  تو سیزن‌های مختلف بوجک درمورد قضیه نوشتن دایانه. دقیقا تو یه قسمت پروسه نوشتنش و این که تو ذهنش چی میگذره که نمیتونه بنویسه رو نشون میده. تصویر پردازی خیلی خوبی داره. خیلی قشنگ نشون میده چه اتفاقی میفته. خیلی تو اون قسمت باهاش همزاد پنداری کردم. میره سراغ چیزی که باید بنویسه ولی نمیتونه دقیقا دست بذاره روش و شروع کنه به نوشتنش. من هر شب قبل از خوتب فکر میکنم نشستم پشت لب‌تاپ و تند و تند از همه چی مینویسم. کلی نوت نصفه دارم. ه
شاید خنده تون بگیره
ولی هر وقت من به جدی اینجا توی این وبلاگ یا هرجای دیگه توجهی نشون میدم
جدی خودش رو میزنه به اون راه
ولی قشنگ معلوم میشه که خرکیفه :)
یعنی یه جورایی با دست پس میزنه با پا پیش میکشه 
قربون اون وجود بداخلاق مغرور مزخرفت برم من :)
حامد همایون نارفیق
دانلود آهنگ جدید حامد همایون به نام نارفیق
Download New Music Hamed Homayoun - Narefigh
​​​​​​​
من که درداتو بغل کردم برات دستمو تا ته عسل کردم براتمن که بارونی شدم دور و برت اما خورشیدو گرفتم رو سرتای دلیل گریه ی رو گونه هام رفتی بالا اما از رو شونه هامفکر میکردم مثل جون بودم برات اما نه من نردبون بودم براتمن کنار هیشکی دردم کم نشد من رفیقامم عوض کردم نشدهمه ی یک جوری نشون دادن بدن اونا که دورم بودن دورم زدنمن کنار هیشکی دردم کم نشد م
حامد همایون نارفیق
دانلود آهنگ جدید حامد همایون به نام نارفیق
Download New Music Hamed Homayoun - Narefigh
​​​​​​​
من که درداتو بغل کردم برات دستمو تا ته عسل کردم براتمن که بارونی شدم دور و برت اما خورشیدو گرفتم رو سرتای دلیل گریه ی رو گونه هام رفتی بالا اما از رو شونه هامفکر میکردم مثل جون بودم برات اما نه من نردبون بودم براتمن کنار هیشکی دردم کم نشد من رفیقامم عوض کردم نشدهمه ی یک جوری نشون دادن بدن اونا که دورم بودن دورم زدنمن کنار هیشکی دردم کم نشد م
 
 
 
 لباس مشکی را چجوری بپوشیم؟ 
✅لباس مشکی مناسب برای استفاده ی روزانه :رنگ مشکی رو میتونین به صورت روزانه توی لباس هاتون به کار ببرین. این رنگ، رنگ خنثی و سنگینیست و برای لباس هایی که نمیخوایین خیلی رنگارنگ و توی چشم باشه، مناسبه. این رنگ در عین حال که یک رنگ خنثی به حساب میاد، رنگ شیک و بسیار گیراست و تیپ شما رو خاص نشون میده. ولی باید دقت داشته باشین که همیشه همه ی لباس هاتون رو مشکی نپوشین. یه رنگ دیگه در کنار مشکی میتونه تیپ و ست لباستون
دیشب در حال دعای جوشن خوندن بودم که دیدم یه آقایی روبروی ما داره نماز میخونه ولی ۹۰ درجه انحراف قبله داره!
به خانمی که کنارش بود علامت دادم که قبله از این طرفه.
قبله‌نمای موبایلشونو باز کردن گفتن نه همین درسته! گفتم از من بشنو من مطمئنم  قبله این طرفیه که من میگم!
بعد خودم قبله‌نما رو آوردم و دیدم بنده خدا درست میگه قبله‌نمای بادصبا داره قبله رو از اون سمت نشون میده! :/
گفتم این اشتباهه. حالا حرف منو قبول نمیکنی نکن ولی جهت قبرشهید رو ببین! قبل
امروز چهلمه عمو بود و با هزار بدبختی خودمو رسوندم تالار برای شام. هوا به شدت گرمه و منم که سطح هموگلوبینم خیلی پاییه و نفس کشیدنم سخت شده.
نشستم سرمیز طبق معمول سوالای پزشکی فامیل از نوک پا تا نوک سر شروع شد
یهو یکی از فامیلا دهنشو اندازه دریچه کولر باز کرد و درحالیکه درست حسابی نمیتونست کلماتش رو بیان کنه با همون حالت گفت خانم دکتر این دندون عقل من داره بیچاره ام میکنه.
یعنی تو اون حالت احساس کردم دارم بالا میارم.سرمو سریع انداختم پایین و گفت
آیا از هررر چیزی نوشتن،واکنش نشون دادن به هر خبر ناگهانی درسته؟
اینستا،فضای بازی رو برای بیان حرف و اظهار نظر شایعه پراکنی و تولید اخبار به وجود آورده.فضا اینجوریه که تو میتونی نظر خودتو بزنی و کلی آدم اون رو بخونن.شاید هم نخونن.منتها تو اون حرف رو میگی و مطمئنی که حرف درستیه.
حالا سوال اینجاست اگه بخوایم راجع‌به هر اتفاق و پیش‌آمدی،بدون داشتن اطلاعات کافی اظهار‌نظر ادیبانه و فیلسوفانه کنیم،اینکه هر خبر راست و دروغی رو تو یک صفحه مجازی ب
قسمت هشتم فصل دومِ 13 Reasons why جسیکا و الیویا دارن با هم حرف می‌زنن که الیویا می‌گه اگه هانا‌ می‌اومد و همه چیو بهم می‌گفت شاید همه چیز یه جور دیگه پیش می‌رفت. جسیکا جواب می‌ده که شاید واسش سخت بوده و با نگه‌داشتن همهٔ اون حرفا تو خودش می‌خواسته از خودش محافظت کنه و این نشون دهندهٔ شجاعتشه. اما مامان هانا می‌گه که نگه‌داشتن درد نشون‌دهندهٔ شجاعت نیست. این حس‌کردن و مواجه‌شدن باهاشه که جسارت می‌خواد.
اما می‌دونید چیه؟ درسته که مواجه‌شد
شنبه من کلاس نداشتم برنامه ی دانشگاه هم ارزش نداشت که به‌خاطرش روز تعطیلم برم دانشگاه.مامانم میخواست برای روز دانشجو سوپرایزم کنه کیک خریده بود اما از شانش زیباش خودم در رو براش باز کردم با اینکه کیک رو گذاشته بود زمین اون گوشه دیدمش و گفتم این چیهه؟ مامانمم گفت تو روحت تو چرا در رو باز کردی میخواستم سوپرایزت کنم -_- 
گذاشتیمش تو یخچال تا اینکه شب شد بابام اومد مامانم گفت پاشو لباستو عوض کن میخوایم عکس بگیریم !! منم که مریض بودم با هزاران بدب
    یه بار هم میخواستم یه عکسی رو از گوشیم به دوستم نشون بدم، عکس روز تولدم رو هم دید. کلی از کیک و گُلی که میم زحمتش رو کشیده بود تعریف کرد. گویا فکر نمیکرد من خیلی گل هدیه بگیرم و یا مثلا کسی غافلگیرم کنه. ازم پرسید: خب چرا این عکسا رو نمیذاری اینستاگرام؟ گفتم: خب چرا باید بذارم؟
و اینطوری هر دو به فکر فرو رفتیم.
بزرگترین چیزی که تو زندگیم میخوام رو تا حالا به هیچکی نگفتم و متاسفانه یا خوشبختانه اگه خیلی سخت واسش تلاش کنم چهار سال دیگه بهش میرسم.تازه اگه بهترین نسخه خودمم نشون بدم ممکنه شرایط باعث شه به مطلوب نرسم. ناراحت کنندس حقیقتا :(
-هیچ‌وقت آرزو کردی که کاش مردم رو راست‌تر بودن؟
‏+یعنی چطوری؟
‏-من احساس می‌کنم همه، خود جعلی‌شون‌رو نشون میدن. همه‌ی ما تو عمقِ وجودمون خراب و داغونیم. فقط،
‏بعضیامون می‌تونیم اینو بهتر از بقیه پنهون کنیم.
 ⁩
#‏⁧ما_تمامش_می‌_کنیم ⁩
 ‏#کالین_هوور
راستش نمیدونم در مورد پاسپورت فضایی چیزی شنیدید یا نه اما این جزو لوازم یه فضانورده که مهر شده س و برای اینه که اگر فرد تو فضا سرگردان بشه یا احتمالا ادم فضاییا پیادش کنن اونو نشون یده البته که نمیدونم همچین چیزی واقعا جواب بده یا نه :))
هفته ای یکروز در کلینیک دانشگاه کشیک عصر و شب می مانم. جای خوبی است از این نظر که مراجعینش دانشجوها هستند و اغلب تعداد بیمار کم و مشکلات ساده ای دارند و فرصتی میشود برای مطالعه.دیروز به محض رسیدنم یک خانم اومده و دفترچه پدرش را داده که چندتا آزمایش میخواهم برای پدرم بنویسید. تعداد پلاکتش بالا است. دفترچه را که باز کردم دیدم آزمایشات کامل با مهر آقای دکتر اصغری (استاد فوق تخصص هماتولوژی) در دفترچه موجود است که انجام نداده است.گفتم اینجا که آزم
سلام
دختر مورد علاقه م گاهی وقت ها یه جوری رفتار میکنه مثل اینکه اونم بهم علاقه داره، بعضی وقت ها یه جوری رفتار میکنه، بی محلی میکنه، مثل اینکه ازم بدش میاد، یعنی یه موقع ممکنه نگاهم کنه وقتی حواسم نیست، دور برم یه کم دست پاچه بشه، یه وقتایی هم دور از من می ایسته، مث اینکه اصلا مهم نیستم، حتی اندازه پشه هم ارزش ندارم پیشش.
به نظر من خودش رو بی میل ترین آدم نشون میده، رفتار دو گانه ش منو سست میکنه، دوستان راهنمایی کنید اگه تجربه چنین رفتار هایی
تغییر کردم ، یک ماه و سیزده روزه بخاطر اینکه خودم رو نشون بدم تغییر کردم . تو این مدت از اینجا به اونجا میرفتم که یه چیز رو ثابت کنم ، حالا فهمیدم که اون چیزی رو که خودم داشتم از بقیه میخواستم که به من بدن ... 
بد وضعی بود خلاصه 
چند ماهی هست که از محیط وبلاگ دور بودم.. ولی خب.. بازم برگشتم..
حالا چی میخواستم بنویسم..
یه نکته کوچیک و جالب..
این خوبه که با اینکه نمیتونیم از خیلی ها خبر داشته باشیم ولی میتونیم تو پروفایلشون ببینیم خورده Last seen recently...
و این نشون میده هنوز هستن و میان و میرن..
 
اسمش یادم نیست اما وقتی بچه بودم چند باری تلویزیون پخشش کرده بود. درباره یه پسر بچه بود که یه دستگاه ویدیو پیدا کرده بود که گذشته رو نشون میداد و شاید اینده هم! یادمه یه جایی دیده بود که وقتی تازه راه میرفته تو پارک تاب میخوره به سرش. بعد وقتی پدرمادرش میخوان ببرنش بیمارستان خواهرش میگه من هنوز بازی نکردم. وقتی اینا رو میبینه میگه نگاه من زخمی شدم اون فکر بازیشه!
وقتی واکنش نشون داد به حرف مامان که بعد دیدن حال داغون من گفته بود منم برم یه گوشه
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
 
از خدا بخواه حکمتی به تو بده که در بدترین شرایط هم بتونی محکم بر اراده خودت بمونی
و نلغزی
و سست نشی
و ناامید نشی
ایمانت ترک برنداره
آینده برای صابران خیلی شیرینه
شیرینی ای شیرین تر از، صبر بر خوردن زهر به حلاوت، نیست .. 
خدا راه رو نشون میده 
گلاب : دوستم اینقدر دختر خوبیه :)))من: خبگلاب : میگه من دوست معمولی هم دارممن به حالت غش کردن نمادینگلاب : عه گوش کن لوس نشومن :الان دوست معمولی داره دختر خوبیه ؟؟گلاب : نه کلی گفتم ، اسمش کمیله، کمیل قاسمیمن : عهههههه ، میشناسم ،کشتی گیرررررهگلاب : نه اصلا فکر کنم فامیلیش یک چیز دیگه باشهو گلاب همچنان در حال حرف زدن  گفتم گلاااااااب من اصلا با کمیل عکس دارم بزار بهت نشون بدم ، بعد سلفی خودم با سر در مسجد کمیل ابن زیاد رو بهش نشون دادم گلاب من : گلا
در پایدار کردن دین اسلام عزیزان زیادی خونشون رو فدا کردند و از مهم ترین این عزیزان شهدای کربلا و مهمترین
شهدای کربلا حضرت عباس(ع) و حسین(ع) هستند که تا جون در بدن داشتند، دست از دفاع برنداشتند و این که
اون زمان آقا امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) کلیه تلاششون رو کردند تا بتوانند زور دشمن را کم و کمتر کنند
و گاهی وقت ها دشمن از این تلاش دو بزرگوار می‌ترسید.
و توی این کربلا عزیزانی را از دست دادیم که نشون دادند ما برای دینمون از عزیزترین چیزمون یعنی جو
دوییدم سمتش  و با لبخند کلمه ی جدیدی که درست کردمو بهش نشون دادم.اونقدر برای نشون دادن کلمه‌م بهش ذوق داشتم که حتا چشم‌هام هم می‌خندیدن.منتظر بودم برام بخنده و بگه خیلی خوشش اومده تا کلمه‌مو بهش هدیه کنم ولی در عوض اون یه نگاه سرد به چشم‌هام انداخت و رفت.مات و مبهوت به جایی که چند لحظه پیش ایستاده بود نگاه کردم و  چند لحظه کاملا خشکم زد.سرمو پایین انداختم و به این فکر کردم که شاید واژه ای که ساختم اونقدر ها که خودم فکر می‌کردم قشنگ نشده.با
پطرس ادم خوبیه ولی خوبیهای بقیه رو نمیبینه نمیدونم چرا !دیگه قول میدم واقعا درموردش ننویسم مثل یه إدم معمولی برخورد کنم :) ! گاهی این حجم از بی محلی نشون میده طرف هنوز ارزشت رو ندونسته !شایدم من در اشتباهم و اون ادم خوبیه اینم مطمئنم :)) 
به خبرنگارا توهین کرد، با لگد به صندلی ضربه زد، در نشست‌های خبری شرکت نمیکنه و اگر به درخواستش عمل نکنن تهدید به جدایی میکنه و با کسی حرف نمیزنه!! استراماهوچی نشون داده پتانسیل کی‌روش شدن رو داره، همونطور که فدراسیون با کی‌روش برخوردی نکرد کمیته استقلالی هم با مدارا داره بهش کمک میکنه!
برای نشون دادن حسن نیتم به خودم (!) اتاقمو تمیز کردم. همین اتفاق توی زندگیم هم خواهد افتاد. ادما حذف میشن، چیزا سر جای خودشون قرار میگیرن و من خوشحال و خسته و بی‌انرژی یه گوشه میشینم و به نظمی که ایجاد کردم نگاه میکنم. وقتشه که همه چی درست شه صبا.
ﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺮﺍ ﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺗﻘﻠﺐ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺴﺒﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﻠﺪ ﺘﺎﺑ ﻪ ﺯﺮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻧﻮﻣﻤﻮﻥ ﺧﻠ ﻋﺎﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﻣﺰﻣﻮﻥ ﻗﺸﻨ ﺘﺎﺑﻤﻮﻧﻮ ﺯﺮﻭ ﺭﻭ ﺮﺩ ﻔﺖ ﺍﻨﺎ َﻦ ؟؟ ﻣﻨﻢ ﻔﺘﻢ ﺧﻼ‌ﺻﻪ ﻧﻮﺴ ﺍﻦ ﺩﺭﺱ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻬﺶ ﺩﺭﺳﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ⁦:-P⁩ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﻨﺠﺎ ﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻘﻠﺐ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻫ ﺪﻭﻣﺸﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻧﻮﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ 
ﺧﺪﺍﺎ ﺍﺯ ﺍﻦ ﺑﻼ‌ﺎ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻫ ﻧﺎﺭ ⁦⁦:-»⁩
دوهفته ست که این خستگیِ ذهنی دست از سرم برنمیداره..
گویا این ترس از آینده به من هم منتقل شده و اونقدر ناامیدم که انرژی مو از دست دادم..
حس میکنم صبر و سازگاری با مشکلات فایده ای نداره و همین روی اخلاق و رفتارم تاثیر گذاشته..
بس که این دو هفته همش از آینده ی نامعلوم و ترسناک حرف زدیم..
خدایا کاش میشد یه روزنه ی امید ویژه بهم نشون بدی :(
اینکه یک شبه قانون تصویب کنی و صبح به زور یگان ویژه و بسیج اجراش کنی نمونه بارز یک دیکتاتوری محض و هیچ شکی توش نیست ، ولی تاریخ نشون داده هیچ دیکتاتوری پایدار نخواهد ماند.
کسی که تو جایگاهی هست که واسه هشتاد میلیون ایرانی تصمیم میگیره قطعا باید اون دنیاشو هم در نظر بگیره
 
 
 
#همین
وقتی بچه بودم وتلوزیون سریال پدرسالار رو نشون می دادهمیشه برام سوال بود که خانواده ای به این جمعیتی چرا محمد علی کشاورز(پدرسالار)
دوتا نون سنگگ میگیره؟میگفتم الکیه بابا مگه داریم مگه میشه . تا اینکه خودم نون سنگگ خوردم ودیدم یه ذرش چه قدر پر ملاته .
# مکالمه زنده
دکتر الف : به نظر من شما نیاز به این داروها دارید . ( یک پلاستیک پر تاپر دارو نوشته و زنگ ورود بیمار بعدی را میزند .)
دکترب: اقای فلانی عکس شما خیلی شرایط بدی رو نشون میده ، باید براتون نوبت عمل زد ..
دکتر ج : متاسفم اقای فلانی این عکس نشون میده شما در مراحل اخر بیماری هستین کاری از دستمون برنمیاد
دکتر د : ببینید طبق این چیزی ک من اینجا میبینم مشکل قابل کنترله ...
دکتر ه :اقای فلانی شما نیاز ب چند جلسه توان بخشی هم دارید در کنار همه داروها
میدونید؟ من به یه روحانی که سوار سورتمه شهربازی شده زل نمیزنم. حتی اگه کسی با تعجب اونو بهم نشون بده واکنش تندی نشون میدم. ولی یه جایی توی عمق وجودم، برای یه زمان خیلی کوتاه، شاید برای چند صدم ثانیه، حتی بدون اینکه خودم بفهمم، سورتمه و روحانی به عنوان دو چیز جمع ناپذیر بولد میشن.
میدونید؟ من به دختری که سیگار میکشه زل نمیزنم. چون از نگاه جنسیت زده متنفرم. خون خونم رو میخوره اگه کسی بگه دختر که سیگار نمیکشه. ولی برای یه زمان خیلی کوتاه، شاید برا
 
اینکه تو، متوجه میشی که وای این خنگول گفت من تو عکسام پشت مو دارم! و میری دیلیت میکنی همه عکساتو، چیز بدی نیست. 
ولی اینکه همه ش میگی "من وبلاگتو نمیخونم"، چیزیه که دل منو به درد میاره. چون میدونم که میخونی. و عمل میکنی.
فقط من نمیفهمم این چه مدل رفتاره؟
چرا دوست داری همیشه یه جور رفتار کنی انگار عقیم هستی؟ انگار homosexual هستی؟
به همه تون میگم، به همه شماها که فکر میکنین که باید خودتون رو بی عشق و بی تفاوت نشون بدین.
دوست داشتن ضعف نیست.
به آدم ها ب
و خب ما هیچ وقت درست عمل نکردیمهیچ وقت هیچ وقت نفهمیدیم باید چی کار کنیم ؟ قاعده بازی چیه؟ رسما سپردیم امام‌زمان پیش ببرهایمانمون به جای محرک بودن، زمین گیرمون کرده...و این هر چی میگذره تو اخر الزمان خودش را بیشتر نشون میده... و خب فقط مثل همیشه باید بگیم به این ها رای بدیم که اونا رای نیارن...کاش اون دنیا خدا سوسکمون نکنه
دختری در مھمانى ب مھمان گفت،،میخوای عروسکامو ببینی؟
مھمان...آره
دختر عروسکاشو آورد و نشون داد،،،مھمان،کدوم دوسدارى؟حتما این باربیھ
دختر...ن این   مھمان،،،این؟زشته که،،،دستوپاندارھ
دختر....آخه اگه دوسشش نداشته باشم کسی دوسش نداره یدفھ دلش میشکنھ
 
قبل تر ها نسبت به همه چی واکنش نشون میدادم.عید یلدا تولدم فوتبال و..
و سریع پست میگذاشتم تو اینستا..بعدتر تو توییتر
یک سالی هست که همه چی بی اهمیت شده.برای سال تحویل و تولدم به استوری بسنده کردم..دربی را بردیم و واکنش نشون ندادم نه با کسی کل انداختم و نه هیچی که یکی از همان استقلالی ها تعجب کرده بود ازین قضیه |:
این چند روز که تایم لاین توییترم تو دو موضوع دو طرفه شده 
یکی طرفداران انصاری فرد و کالدرون که به شدت هم دعوا راه افتاده و دیگری مخالفان و
از خیلی خیلی خیلی وقت پیش، بیشتر از پونزده سال که وبلاگ مینوشتم، دلم میخواست یه وبلاگ بی نام و نشون داشته باشم. برای گفتن از هرآنچه که هست. حس خوب نوشتن. اون وبلاگ رو ایجاد کردم. وبلاگی که حتی یه دونه خواننده‌ای که اینجا داره و هزار بار ممنونشتم:) رو نداشت و نداره. بعد کم‌کم نوشته‌هام نامه شد به کسی که عزیزمه، دوستش دارم، دوستم داره و همیشه حسش کردم و باهاش حرف زدم و سرش از زندگی غر زدم. اما اون نیست تو این بُعد از زمان و مکان. میگن آدمایی مثل او
هر وقت حس میکنی...در این نقطه از تاریخ دیگه صبرت تمااااام میشه...خدا بهت نشون میده آستانه صبرآدمی بسیار بالاتر از این صحبتاس...
۴ شبه دارم بهش میگم ببین من این موقع رو وقت دارم واسه تایپ کردن...نمیتونم شبا بیدار بمونم.سر درد میگیرم..تا اخر هفته وقت داریما...
لطفا سریع تر این عکسایی که قراره واسه گروه تایپشون کنم واسم بفرست...
اولش میگه اوکی اوکی...
و بعدش دیگه سین نمیکنه...
میگه ببخشید درگیرم...شوهرم فلان ...افطار فلان...سحر فلان
میگم میخوای خودم پیاده
تازگیا خیلی بیشتر حس میکنم که رفتارای ما بر اساس اعتقاداتمون هستن و ممکنه به یک اتفاق خارجی ، افراد مختلف به انواع مختلفی واکنش نشون بدن و اون واقعه رو تحلیل کنن.
خب مسئله امروز چی بود؟
پولم گم شده بود! اومدم کیفمو گشتم دیدم ای بابا نیس که نیس! رو میز و رو تخت هیچ جا نبود.

ادامه مطلب
امروز روز عجیبی بود 
روزی بود که تمام جرئت و جسارتمو جمع کردم تا خرق عادت کنم از عرف جامعه !
و با اینکارم ، چهره ی واقعی طرفم رو دیدم !
 
انقدر برام غیرقابل باور بود که فشارم افتاد و یک آن پلک هام سنگین شد و به خودم اومدم و دیدم که چقدرررر حالم بده !
 
اما درسی که امروز گرفتم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم ...
تجربه ای که امروز بدست آوردم رو با هییییچ پولی نمیتونستم بخرم ...
 
امروز چیزهای زیادی بدست آوردم ...
و کسی رو از ذهن و زندگی ام برای #همیشه بیرون کردم
می‌دونی، وحشت دارم از این که یه روزی یه جایی برم که تو نباشی. بداخلاقیام رو نگاه نکن، بلد نیستم نشون بدم که چه‌قدر دوستت دارم و شاید اینه یکی از اصلی‌ترین دلایلی که هم‌سنام، رفتنیاشون، ریز رفتنشون رو هم مشخص کرده‌ن و من وقتی ازم می‌پرسن، می‌گم نمی‌دونم. حالا ببینم چی می‌شه، حالا شاید بعدا.
پ.ن: سرچ می‌کند: how to show your mom you love her
خیلی از اوقات، وقتی در جمع‌های دانش‌آموزی صحبت می‌کنم و آمارهای کشور رو بیان می‌کنم، بعضی از مخاطبین خیلی سریع با خنده میگن که برو حاج‌آقا! اینا آمارهای صداوسیما و جهموری‌ اسلامی و شما آخونداست! واقعیت چیز دیگه ست!
منم باخونسردی کامل میگم که این آمارهای برای سازمان ملل در آمریکاست. اینجاست که شاخ در میارن و با کمی عصبانیت به من نگاه می‌کنند.
بعد من میگم اگر راست میگید، شما آمار بیارید که وضع ایران خیلی خرابه! اینجا چون دستشون خالیه، به ش
عادت هایی در قالب نیاز !
 
معتاد 
عادت
عادی
عود
واژه هایی که میتونن فریب خوردن ات را نشون بدن .
ذذهنی که شرطی شده . 
انجام دادن هر کاری بعد از مدتی تبدیل به نیاز میشه اگر آگاهانه عمل نکنیم . هر کاری که میکنیم یک چرا بهش بچسبونیم .
ماه اردیبهشته پس مثل گاو باشیم . عاشق چرا !
؛-)
گاهی یه کاری رو شروع میکنی که اطلاع خاصی از چگونه نجام دادنش نداری ولی میخوای انجام بدی تا بفهمی راه درست چیه....
اولش امیدوارانه،بعد امیدوارانه،بعد یهو ناامیدوارانه و امروز امیدوارانه بود این نمودار...
نشون میده تلاشم بیراه نبود.....تونستم راهِ درستِ خودم رو پیدا کنم و این کلی خداروشکر داره...
 
زبان به صورت کاملا مستقیم میزان شعور و ادب و شخصیتتونو نشون میده و تصویری ازتون ارائه میده که شاید هیچ وقت نتونید اصلاحش کنید 
پس یاد بگیریم کنترلش کنیم!
اینکه هرچی دلمون خواست ب زبون بیاریم الزاما نشانه رک بودن و شجاعت و صمیمیت نیست دقیقا نشانه ی نفهمی و حماقته :)

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها